Sunday 20 December 2009

Dailies#8: Trees & Horses



1 باورنکردنی است که یکی از معتبرترین فرهنگ کارگردانان سینمای جهان، مک میلان، مانند بسیاری دیگر از نمونه های مشابه در ادبیات سینمایی، جان استرجس را حتی شایسته داشتن یک مدخل ندانسته است. حتی اگر این فرض غلط را بپذیریم که او صرفاً هدایت‌کننده پروژه‌های تجاری بزرگ استودیوها بوده نمی توانیم از کنار این نکته بگذریم که این فیلم‌ها نمونه‌ای از هوشمندی در حدکمال هالیوود در اجرای دقیق آثاری از این دست است. بسیاری از ساختارهای سینمای تجاری هالیوود مدرن را در این آثار بی‌نهایت محبوب می توان دید که هنوز بیشتر از تمام فیلم‌های هم‌دوره خودشان دیده می شوند. اما موضوع دیگر که عدم توجه به استرجس را نه به یک اشتباه بلکه گناهی بزرگ بدل می کند شاهکارهایی است که او اتفاقاً بیشتر با بودجه‌هایی اندک ساخته مثل خیابان راز (1950)، مردم [مدعی العموم] علیه اوهارا (1951) و مخاطره (1953).
2 اگر بيينده در موقع تماشاي فيلم هاي من ري ذهن خود را آزاد بگذارد مي تواند نمايي كه از پشت سر راننده‌اي در يك اتوموبيل دهه 1920 گرفته شده و كات هاي بي نظم آن به درخت هاي خشكيده كنار جاده و مناظر ديگر را در از نفس افتاده گدار هم تشخيص دهد و يا هر جا ديگري كه روحيه شعر و آنارشي در فيلم حاكم است، حتي وقتي استرلينگ هايدن و جين هگن رانندگي آخرشان را در پايان جنگل آسفالت مي كنند و درخت ها به آرامي آن ها را به سوي اسب ها مي كشند.

3 جاناتان روزنبام نقد مشترکی بر دو فیلم آخرین وسوسه مسیح مارتین اسکورسیزی و تاکر: مرد و رؤیاهایش ساخته کاپولا نوشته است. ایده نوشتن یک نقد بر دو (یا چند فیلم) به طور هم زمان - به عنوان آیینه ای از عصری که فیلم در آن می گذرد - بارها توسط روزنبام اجرا شده و فکر می کنم هیچ کدام به اندازه این دو فیلم مهم سال 1988 با شباهت های بسیارشان نظر خواننده را جلب نکند. من اخیراً دوباره تاکر را دیده ام و هنوز به نظرم از بهترین‌های کاپولاست، اما هیچ اراده ای در خودم برای تماشای دوباره آخرین وسوسه مسیح نمی بینم که برایم همیشه ملال آور بوده است. مقاله روزنبام را در سایت خودش بخوانید.
4 وبلاگ کلاسیک‌های ناشناخته فهرستی تنظیم کرده از 100 فیلم مورد علاقه نویسنده‌اش از دهه 1930. تا به حال حدود 60 عنوان معرفی شده و بازی‌ همچنان ادامه دارد. خودتان بررسی بفرمایید.



1 comment:

  1. چند سال پيش پرونده اي زيبا و خواندني برايش در مجله فيلم چاپ شد. از آن وقت ها تا حالا همبشه دوست داشتم فيلم هاي بيشتري از اين كارگردان پركار ببينم

    البته طبق معمول اين شاهكارهاي كوچك را نديده ام
    افسوس

    ReplyDelete